هر روز صبح که می آید.
خودم را به خواب میزنم
و به یاد می آورم،
که قبل ها، در و دیوار آرامشی بود.
برای خود زنی!
و ما سَرَک می کشیدیم،
از آن سوی دیوارها.
به دنبال سروی، سایه ای، سرودی
و چشمانمان، که تند تند عرق میکرد...
من از میان همهی شما
منتظر کسی بودم ... که نیامد!
(سید علی صالحی)
.........................................................................................................................آب که می خوری!
یا حسینشم بگو.
مهم نبود برای من،که تو با من چه می کنی
بیا ببین برای تو، من با خودم چه می کنم
..........................................................
برای شهلا جاهد و هر آنچه نادیده گرفته شد!
به نام خدا
سلام ..... عزیز.امیدوارم حالتان خوب باشد و غمتان کم. از احوالات من اگر بپرسید! الحمدلله خیلی خراب است. اصلا سررشته ی زندگیمان از دستمان خارج شده است.این روزها همین یک مشت نفسی هم که برایمان باقی مانده است... اذیتمان می کند، انگار در گلویمان سرب داغ ریخته اند .آب نیست .که اگر مادرمان هم اینجا حضور داشت میرفت برایمان یک عدد ادالت کُلد می آورد و ما می خوردیم و خوب میشدیم. باور کنید!
بغضمان هم آنقدر سفت است لامصب که بعید می دانم بترکد و دلمان را بشوید و این شمعدانی ها را نونوار کند. وچند وقت است که فکر میکنیم دیگر ظرفیت شنیدن خبر خوب و بد را... نداریم. با همین برنامه ی روتین و ظالمانه ای که سرنوشت برایمان ریخته است بیشتر حال میکنیم. و اصلا برایمان مهم نیست که بی خبریمان سبب بی خیریمان شود.
و به قول داریوش اقبالی نمی دانیم هنوز که سراب ردپایتان کجای جاده پیدا شده است که همه جا سخن از رشادتهای شماست.راستی شما چکاره ی این مملکت اید؟ که نیستید هیچوقت. تلفنتان هم که مدام روی انسرینگ است.و صدایتان که به زبان آدمیزاد حرف می زنید...
کم آورده ام
کم،
خیلی کم.
مانا باشید- مرضیه طالبیان
........................................................................................................................
پ.ن:جاهای خالی را با هرچه دوست داشتید پر کنید. فقط مطمین شوید که پر شده است.
بالشی کنار بالشت می گذاری.
حوا نیز،
اینگونه وسوسه می کرد...
آدم را.
«محمد علی بهمنی»لیلی زنه خانوم،
اصلا لیلی خودِ من.
کارتمو بده می خوام برم...
........................................
پی نوشت: 20:30 ، کارت خوابگاه ، تا جایی که یادشه ، دوران سخت کودکی ، کوچه علی چپ...
ـ هدف شما از وبلاگ نویسی چیست؟
تشویق اذهان خصوصی به معلولیت،معمولیت ...حالا هرچی!
تغدیه و آشپزی_ازدواج و همسر داری_خونه ی خاله کدوم وره؟_چگونه از ریزش موهای خود جلوگیری کنیم؟_تالار گفتگوی یاحی_قرمه سبزی_جدیدترین مدلهای لباس و...
آی باغبون جات خالی، ما داریم جدیدترین تکنولوژی این روزها رو در خوابگاه تجربه می کنیم .
نامش را کفش پاک کن برقی نهادیم !
گفتم دلت بسوزه که یهو مثه مال ما تنگ نشه.
رو رو که نه ای عاشق ای زلفک و ای خالک
ای نازک و ای خشمک پابسته به خلخالکپرکاشن : سیاوش ناظری