نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

شیخ نا

 

روزی شیخ از بازار گذر کردی، گوسفند مذبوحی را دید در قصابی آویزان و مردمان هیچ یک توان و یارای خرید نداشت.شیخ فرمود: عمر این گوسفند بعد از مرگ درازتر است از عمرش قبل از مرگ و مریدان مدهوش گشتند و نعره ها زدند. 

......................................................................................................................... 

چرا نعره میزنی برادر من ؟! ما لولو اومد تو مملکتمون جیک نزدیم(از من نشنیده بگیریا). بابا گوشت که نمی خورین لا اقل یه خورده ۲۰:۳۰ نگا کنین بنیه تون تقویت شه.

نظرات 8 + ارسال نظر
یک زن دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ق.ظ http://radepayeman.blogsky.com

ای بابا ! چرا شما جدیدا اینقدر ساکت شدین؟

محمد نعمتی دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.m-nemati.blogfa.com

حسین آزادشده دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.cloob.com/name/ilovefun

چی شده حرفای سیاسی زدین!
حیف که شهرام پشت دستشو داغ کرده که راجع به سیاست های دولت نهم و دهم دیگه اظهار نظر نکنه وگرنه میومد یه متن بلند بالا واستون می نوشت.
به امید روزهای بهتر...
"خوش به حال مسافرکشان میدان ازادی، چه آزادانه داد می زنند: آزادی ! آزادی!"

این پست فقط در راستای به رخ کشیدن ادب ایران زمین است و هیچ ارزش حقیقی یا حقوقی دیگری ندارد چه برسد به سیاست!

شکوفه دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ب.ظ

ا این شیخ مال کیه ؟؟؟؟؟؟خوب بازم خدا رو شکر در طول تاریخ هم درد داشتیم

شیخ ابوسعید تو کتاب فارسی دبیرستان ببین مال چه قرنیه! تو که میدونی من عاشق تاریخم

یک زن دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ب.ظ http://radepayeman.blogsky.com

آخه عزیز من تو هم جدیدا یه چیزایی می نویسی که فقط خودت متوجه هستی چی اند !
یه کم هم به ما فکر کن آخه دختر خوب.

اینکه واضحه !
بابا منظورم این بود که این مریدای محترم شیخ بیان اینجا دور هم باشیم!

شهرام شاکر سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ق.ظ

بابا چیکار به من داری حسین جون ؟؟!! چرا تهمت میزنی !!؟؟؟ چرا بیراه میگی!!؟؟ آقا چرا اصن فحش میدی !!!؟؟ خوبه یکی بیاد ......

این وبلاگ رو خوبه از این به بعد اسمشو بذارید ((شعله قلمکار)) !!!! از املا اسم آش که بگذریم کم کم محتوای وبلاگ شما هم داره مث این آش انوع اقسام حبوبات تو خودش جا میده ها : از درد دل و حرف حساب گرفته تا نظریه پردازی و اعتراف بیرون رفته . بازم خوبه اعترافاتون که تعدادشم کم نیست مث ... ساختکی نیست!!!!!!!! ( اینم واسه حسین جون)


من فکر می کنم شما فقط از املای کلمه ی آش نگذشتین اینجا همیشه همینطور بوده من فقط چیزی رو می نویسم که ذهنمو مشغول کرده و تنها چیزی که برام اهمیت داره اینه که با خودم صادق باشم.

حسین آزادشده سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ق.ظ http://www.cloob.com/name/ilovefun

"وبلاگ باید جوری باشه که وقتی بازش می‌کنی فکر کنی داری یه رسانه‌ی غیررسمی یا نیمه‌رسمی می‌خونی؛ چیزی شبیه یه دفتر یادداشت کاملا شخصی که انگار خودت مرض داشتی یه جوری قایمش کنی که همه پیداش کنن."
وقتی تعریف نویسنده از وبلاگش اینه بایدم انواع و اقسام مطالبو ببینی. اسم این وبلاگو نباید گذاشت شعله قلمکار شهرام جان! اتفاقا به نظر من این که انواعو اقسام مطالبو میبینیم نشون میده اینجا واقعا یه دفترچه یادداشته که تو هر لحظه هر چی تو ذهن نویسندش هستو نمایش میده.
یه مطلبم راجع به تابستون بنویسید تا من بیام تو قسمت نظراتش داد بزنم:"چرا تابستون تموم نمیشه!"

دوستان! من قابلیت دونقطه دی شدنم بالاست شما چطور؟
سخنی با آقای آزاد شده: آخه تموم بشه که چی بشه؟ آخه کی دلش میاد هندونه ی خنک خونه ی بابابزرگ و قرمه سبزی مامانشو ول کنه بیاد اونجا ادای درس خوندن در بیاره؟ البته دور از جون شما!

B-29 سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ب.ظ

بازم سلام هم کلاسی گرامی و محترم.
منم در مورد تابستون باتون موافقم.اخه کی چای داغ و خش رنگو خونه مامانش ول میکنه بیاد اردوگاه کار اجباری شبیه الیور تویست
زندگی کنه؟ واز کمبود کافئین سردرد بکشه تا بمیره! کیییی!!!؟ هی بگذریم ...میگم این پست جدید اینگار یه جورایی سیاسیه ها! من همیشه گفتم بازم میگم سیاست چیز جیز وبد و خطرناکیه! حتی از نوع تاریخیش(bye)

سلام!
ای بابا یه جوری میگین سیاسیه خودمم شک کردم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد