نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

خاک حلبچه

 

برخیزمادرم  

خاک حلبچه را بر رخت من بباف،  

چیزی به عید نیست! 

.........................................  

اینم عیدی بچه های حلبچه که ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ خوابیدند ،نمیدونم کی باید معذرت بخواد به خاطر جریحه دار شدن احساسات شما ،منو ببخشید.

نظرات 13 + ارسال نظر
رضا شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:45 ق.ظ http://esharat.blogsky.com

حلبچه نمونه ای از آزادی غرب
حلبچه نمونه ای از گل های سرخ هلند
حلبچه یعنی انفال انفال یعنی زنده بگور کردن
و این تاوان ملتی است که هیچی غیر از کرد بودن نمی خواهند
فکر کنم در کل یا ما کردها آدم نیستیم یا
مشکل یا نمی خواهند آدم حسابمان کنند

ممنون از این که دلت به حال ما سوخت و نیازی نیست ما نیازی به دلسوزی کسی نداریم بهتر آنست که تنها بمانیم
خدا هم از آن خودتان نیازی نه به عذر خواهی کردن داربم نه به دلسوزی ملت هایی که گذشتشان روشنتر از چشم سگی دل بچه ای است که در آغوش پدرش تاوان داد

سلام
دل من به حال کردها نسوخت ،دل من فقط برای جهانی سوخت که چنین انسانیت معصومی را از خود دریغ داشت.
اینکه شما می خواهید تنها بمونید به من ربطی نداره اما من که دوست کرد زیاد دارم و همشون رو از صمیم قلب دوست دارم .
راستش وقتی داشتم این پست رو میذاشتم حتی یک درصد هم فکر نکردم که دارم برای چه قومیتی می نویسم.و حالا افتخار می کنم که برای کردها نوشتم .
مانا باشید.

محمد نعمتی شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:50 ق.ظ http://www.m-nemati.blogfa.com

مرضیه جان ظلم هیچ وقت پایدار نمیمونه ...

سکوت از من چه می خواهی که من از نسل طوفانم
سرشت بابکی دارم ، اهورای دلیرانم
مزن این گونه بر زخمم درفش بی علاجی را
علاج درد بی درمان خود را خوب می دانم
اگر کردم ، اگر ترکم ، بلوچ و ترکمن یا لر
مگو اهل فلان هستی ، که من فرزند ایرانم
برادر بودنت با من فقط در لفظ و در حرف است
که تو در کاخ مرمرگون ، و من در کنج زندانم
عرب گم کرده راه خود چرا من راه او گیرم ؟!
فلسطین از چه رو خواهم که محتاج شب نانم
ربا و رشوه و دزدی ،… ، دروغ و تهمت و غیبت، …
میان این همه پستی چرا گویم مسلمانم ؟!
تو از عدل علی گویی ولی با حال نمرودی
یزیدی ؟! یا حسینی تو ؟! نمی دانم ! نمی دانم !
چرا باید یزیدی بود و از شور حسینی گفت ؟!
منافق پیشه را آخر درون شعله بنشانم
تو خود از زشتی می گفتی و هر روز و شب مستی !
دگر از من چرا خواهی که از او رو بگردانم؟
بساط ظلم را برکن ، ستم با مردمان کم کن
که خواهد آمد آن روزی که داد ظلم بستانم
دلا از ظلم دینداران چرا حرفی نباید گفت ؟!
من از جور و جفا تا زنده ام ، افسانه می خوانم
فلانی ، آشنا ، بیگانه ، دشمن ، اهرمن ، شیطان
سکوت از من چه می خواهی که من از نسل طوفانم

سلام
ظلم هیچوقت پایدار نمی ماند درد من رو دوا نمی کنه!
درد من تکرار پی درپی ظلمهای ناپایدار است.
راستی در مورد پست قبلیم نظر بدین لطفا.

فاطمه یوسفی شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ب.ظ

سلام مرضیه جونم شاید بی ربط با این مطلب باشه اما قشنگه .
دکتر شریعتی :

خدایا ...ا


اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی...لباس فقر پوشی...

غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیاندازی....

و شب آهسته و خسته...پریشان و زبان بسته به سوی خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر میگویی...نمیگویی خداوندا....

خدایا...

اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایه دیوار بگشایی...

لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری...و کمی آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی..

و اعصابت برای تکه نانی در این سو و آن سو در روان باشد.

زمین و آسمان را کفر میگویی..نمیگویی خداوندا

خدایا ..

اگر روزی بشر گردی ..ز حال ما خبر گردی ..پشیمان میشوی ز قصه خلقت..از این بودن از این بدعت..

خدایا..ا

کفر نمیگویم ..پریشانم چه میخواهی تو از جانم.. مرا بی آنکه خود خواهم ..اسیر زندگی کردی...

خداوندا تو مسئولی ..تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه سخت است ..چه رنجی میکشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.

سلام فاطمه جون قدم رو چشم من گذاشتی واقعا خوشحالم کردی

خداوندا تو مسئولی ..تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه سخت است ..چه رنجی میکشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.

ما یاد گرفته ایم که ضابطه ها رو به رابطه ها ترجیح بدیم!
ممنون به خاطر نظر قشنگت.

حسینی شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:41 ب.ظ http://zanjereh.persianblog.ir

سلام گلم. من هم پست جدیدم رو در باره حلبچه زدم. آه و افسوس که دیکتاتور و خودکامه به بن بست که می رسد هموطن خود را نیز میکشد. چه باید کرد و به که باید پناه برد. عزیزم پیشاپیش سال نو رو هم بهت تبریک میگم . امید که برای شما و دیگر عزیزان همدل سالی سرشار از شادی و موفقیت باشه.به امید پیروزی همدلان و ایزد نگهدارت.

سلام در واقع این پست من هم با الهام از پست شماست
خدا نگهدارتون باشه.

محمد نعمتی یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:54 ق.ظ http://www.m-nemati.blogfa.com

در باره پست قبلی تون باید بگم من بعد از انتخابات و روشن شدن دروغهای صدا و سیما به هیچ وجه برنامه های صدا و سیما رو تماشا نکردم ، اما در خصوص مطالبتون معتقدم این قانون قصد دارد زنان را پرده نشین و بازیچه شهوت طلبی آقایان کند و با قانونی کردن چند همسری و صیغه، می‌خواهد همه را به سمت و سوی قرون وسطی ببرد. کسانی که از این قانون و امثال آن حمایت میکنند هنوز در دوران جاهلیت اعراب زندگی میکنند و با آنها فرقی نمیکنند .

سلام
دستتون درست!

فرزاد یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:57 ب.ظ

سلام
جریحه دار شدن احساسات گاهی خوبه
نیازی به معذرت خواهی نیست

سلام
بله درست می فرمایید من از کسایی که مثل شما فکر نمی کنند معذرت خواستم.
راستی وبلاگتون چی شد؟

امین یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:25 ب.ظ http://faryadui.blogfa.com

halabche,hiroshima, vietnam,soodan,aragh,afghanestan,..................
hame in fajaye dar yek chiz moshtarekan va oon tame siri napazire ghodrate. halabche avalin nabood akharin ham nakhahad bood.hamoontor ke sadam akharin diktator nabood.
lanat be ghodrat.
va vay be roozi ke ghodrat va ghedasat ba ham yeki shan

سلام
چشم!

حمید یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:52 ب.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

خانم حسینی هم درباره حلبچه آپدیت کردن و عکسای اونجا هم به اندازه اینا دردناکن...کلا به ظلم کشته شدن دردناکه...به امید نابودی آخرین دیکتاتورهای دنیا...

یک سوال اساسی
به امید نابودی آخرین دیکتاتورهای دنیا چیکار کنیم؟

حمید یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:02 ب.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

درباره جوابت به کامنت پست قبل هم...
خواستی بگی ؛مسلمانان مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید/که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید؛...
حقیقتش قبول ندارم...اینکه اسلام پر از قوانین ناعادلانه و تبعیض آمیزه چه ربطی به بد مسلمونی کردن ما داره؟...شما که یه زنی دیگه چرا؟...شما که این دین در حد یه موجود خریدنی و فروختنی پایین آوردتون چرا؟...شما که این دین به همسرتون جواز رسمی خیانت میده چرا؟...نه خواهر من...مشکل دقیقا از ذات اسلامه...
به اون دوستمون که تو کامنتای پست قبل به دین زرنشت تاخته بود هم توصیه میکنم کمی درباره زرتشت بیشتر مطالعه کنه...درسته که اون زمان هم دربار از دین سواستفاده میکرد و معنویت رو به نام خودش سند زده بود ولی انصاف نیست درباره دینی که ذاتش جز راستی و مهربانی نداره اینطور حرف بزنیم...

راستش من یه اخلاق بد یا خوب دارم و اون اینه که هیچوقت هیچ چیز رو ۱۰۰ درصد قبول نمی کنم.
اسلام و زرتشت هر دو از ادیان الهی هستند و من به هر دو احترام میذارم ،
اینکه اسلام پر از قوانین ناعادلانه و تبعیض آمیزه چه ربطی به بد مسلمونی کردن ما داره؟...شما که یه زنی دیگه چرا؟...شما که این دین در حد یه موجود خریدنی و فروختنی پایین آوردتون چرا؟...شما که این دین به همسرتون جواز رسمی خیانت میده چرا؟...نه خواهر من...مشکل دقیقا از ذات اسلامه...

جواب من:من یک زنم،نه خریدنی هستم و نه فروختنی،همسر آینده ام هم جواز خیانت بهم رو نداره،اینها اصول زندگی من هستند و حرفاتونو صددرصد قبول نمی کنم.

مهدی پدرام دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:59 ق.ظ http://ruhhan.com

مرگ
همیشه چیز بدی نیست
اما حتمن زیبا نیست

مچکرم آقا!
به خاطر توضیحتون!

منا سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:08 ق.ظ http://8daily.blogsky.com/

من لینکت کردم خانمی اما شما ....؟

سلام
من واقعا معذرت می خوام
دستورتون اجرا شد.

نازنین چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:02 ب.ظ http://www.nazanin54.blogsky.com/

سلام گلم
منم از آشنایی با شما خوشحالم.ای دی خودم. برات گذاشتم
تا بیشتر آشنا بشیم.
موفق باشی
به امید دیدار

سلام
ممنون از لطفتون.

یک زن که دوست دارد مسلمان واقعی باش جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ق.ظ

به حال این آقا حمید باید گریست. جالبه یک سری به تاریخ بزنه تا ببینه اسلام با خانومها چه کرد. قبل از اسلام چه بود و الان چی؟ بازم جالبه اگه این آقا یک سری به ادیان دیگه هم بزنه و ببینه که دینی هست که به اندازه اسلام خانومها را بالا برده باشه یا نه! بازم جالبه اگه به زندگی آدمهایی که واقعا مسلمان و مؤمن به اسلام اند یک سری بزنه ببینه چه طوری است، البته بعید می دونم اطرافش چنین آدمهایی باشند. به هر حال حرفاش بدون اطلاعات بود. وقتی در مورد چیزی اطلاعات کامل نداری اینقدر با اطمینان حرف نزن آقا حمید. من از حرفهای آقا حمید شرمنده ام.

بله هیچ وقت نباید انکار کرد که اسلام عربهای بیابانگرد، ملخ خور رو چگونه از زنده به گور کردن دخترانشان باز داشت.
بله هیچ وقت نباید انکار کرد قدرت نفوذ اسلام رو در این قوم متحجر بی فرهنگ.
بله انکار نمی کنیم خدماتی که اسلام به زنهای عرب کرد و اینکه من شنیده ام زنان شهرهایی از کشورمان از روز پنج شنبه میترسند!!!
اسلام در ایران ،اسلام نیست. اسمی است که دو گروه مرتد و مسلمان را جدا می کند پس باید منتظر گیج شدن برخی باشیم.
و من دوست دارم یک دختر ایرانی مسلمان باشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد