سلام جدا فهم نوشتهات سخته منو یاد احمد رضا احمدی میندازی شاید اگه به جای پای کبوتر مینوشتی بال کبوتر میشد یه حدسایی زد البته اینارو بذارید پای خنگی من اگه راجع به شعرت یه کوچولو توضیح بدی ممنون میشم موفق باشی
سلام منظورم یک نوع سکوت ناشی از خودخواهی است که به پای کبوتری پیچیده میشود.(کبوتر نامه رسان)
زمین، آسمان، قلم، دفتر، ماه، دلتنگی، بی ریا، بی جان، عشق، روشنی لحظه ها، زندگی، تیرگی، یک وداع حادثه، عاشقی، یک تپش، یک صدا جیره ها، بینوا، یک جفا، یک وفا لاله ها، دل ریا، در خفا، یک ندا بیم و ترس، هول و هوش کوچه ها، جاده ها، یک سفر راه عشق، بی ثمر دیده ها بی فروغ سینه ها بی صفا آب و غم، نان و سنگ یک زبان، یک صدا دین و دل، جان و روح یک فروغ، یک سحر، یک غروب آه من، ناله ها شور تو، باله ها رقص و مرگ یک هوار: های و های های و های مرده ها، روزه ها، یک اتم، یک فضا سایه ها، سایه ها پس ز پیش، پیش جدا من ز تو، تو جدا من اسیر، تو رها واژه ها بی صفا واژه ها بی دوا دل غریب دل نحیف نبض ها بی صدا قلب ها بی صدا زندگی بی صدا...
سلام نی نواز 1- یادم رفت اسممو بگم تو نظر قبلی 2-من یه زمانی اعتقاد داشتم "سکوت زیستن پست فریاد است" (این جمله از منه) ، یه زمانی تو دانشگاه اصفهان خیلیا این جمله رو فریاد میزدن، من ساکت موندم همین الانشم عنوان خیلی از وبلاگاس ولی عنوان هیچکدوم از وبلا گای من نیست چون به این نتیجه رسیدم که "در این سکوت حقیقت ما نحفته است" و اینو میدونم که روح سرکش شما جوونا مخالف این نظرهر ضمنا شعرت جالب بود
سلام تو گوگل ریدر من یه مطلب جدید از شما اومد ام تو خود وبلاگ نیستش به حق چیزای ندیده متن اش م این بود اعدامش کنید . . من از کودکی میدانستم
سلام متنش این نبود بخشش، لازم نیست اعدامش کنید. من صرفا جای ، رو از بچگی می دونستم. این جمله هم خیلی معروف بود توی زبان فارسی دبیرستان. در واقع من بخشیدن رو از بچگی یاد گرفتم! علت اینکه پاکش کردم این بود که حس کردم زیادی کلیشه ای شده.
سلام سود جستن از بسوده ترین واژگان در نهایت ایجاز. اما من به شخصه کرکس های زشت فریاد رو بیشتر می پسندم، تا کبوتران زیبای سکوت، از هراس کسی یا کسانی که تنها در ذهن ما می زیند، البته اگر آن کس خودمان نباشیم...
دیر گاهی ست که سکوت و قلم به هم پچیده شده .
اوهوم.
سلام
جدا فهم نوشتهات سخته
منو یاد احمد رضا احمدی میندازی
شاید اگه به جای پای کبوتر مینوشتی بال کبوتر
میشد یه حدسایی زد
البته اینارو بذارید پای خنگی من
اگه راجع به شعرت یه کوچولو توضیح بدی ممنون میشم
موفق باشی
سلام
منظورم یک نوع سکوت ناشی از خودخواهی است که به پای کبوتری پیچیده میشود.(کبوتر نامه رسان)
زمین، آسمان، قلم، دفتر، ماه،
دلتنگی، بی ریا، بی جان، عشق، روشنی
لحظه ها، زندگی، تیرگی، یک وداع
حادثه، عاشقی، یک تپش، یک صدا
جیره ها، بینوا، یک جفا، یک وفا
لاله ها، دل ریا، در خفا، یک ندا
بیم و ترس، هول و هوش
کوچه ها، جاده ها، یک سفر
راه عشق، بی ثمر
دیده ها بی فروغ
سینه ها بی صفا
آب و غم، نان و سنگ
یک زبان، یک صدا
دین و دل، جان و روح
یک فروغ، یک سحر، یک غروب
آه من، ناله ها
شور تو، باله ها
رقص و مرگ یک هوار:
های و های
های و های
مرده ها، روزه ها، یک اتم، یک فضا
سایه ها، سایه ها
پس ز پیش، پیش جدا
من ز تو، تو جدا
من اسیر، تو رها
واژه ها بی صفا
واژه ها بی دوا
دل غریب
دل نحیف
نبض ها بی صدا
قلب ها بی صدا
زندگی بی صدا...
ممنون از لطفتون.
سلام
نی نواز
1- یادم رفت اسممو بگم تو نظر قبلی
2-من یه زمانی اعتقاد داشتم
"سکوت زیستن پست فریاد است"
(این جمله از منه) ،
یه زمانی تو دانشگاه اصفهان
خیلیا این جمله رو فریاد میزدن،
من ساکت موندم
همین الانشم عنوان خیلی از وبلاگاس
ولی عنوان هیچکدوم از وبلا گای من نیست
چون به این نتیجه رسیدم که
"در این سکوت حقیقت ما نحفته است"
و اینو میدونم که روح سرکش شما جوونا مخالف این نظرهر ضمنا شعرت جالب بود
دست های چه کسی؟
من به کسانی که از اسم خودشون فرار می کنند جواب نخواهم داد حتی شما دوست عزیز!
اعتراف می کنم اصلا نفهمیدم چی گفتی :دی
سلام خانوم مژده حالتون خوبه که اینشالا؟
خب چه خبرا؟
بعدا واست توضیح میدم یار مهربان.
ببخشید که ۱ صفحه نشد.
سلام
تو گوگل ریدر من یه مطلب جدید از شما اومد
ام تو خود وبلاگ نیستش
به حق چیزای ندیده
متن اش م این بود
اعدامش کنید
.
.
من از کودکی میدانستم
سلام
متنش این نبود
بخشش،
لازم نیست اعدامش کنید.
من صرفا جای ، رو از بچگی می دونستم.
این جمله هم خیلی معروف بود توی زبان فارسی دبیرستان.
در واقع من بخشیدن رو از بچگی یاد گرفتم!
علت اینکه پاکش کردم این بود که حس کردم زیادی کلیشه ای شده.
سلام
سود جستن از بسوده ترین واژگان در نهایت ایجاز.
اما من به شخصه کرکس های زشت فریاد رو بیشتر می پسندم، تا کبوتران زیبای سکوت، از هراس کسی یا کسانی که تنها در ذهن ما می زیند، البته اگر آن کس خودمان نباشیم...
سلام
هراس ، من رو به فکر فرو برد.
بسیار ملموس و زیبا و سرشار از لطافت.دست خوش .
قابل شما رو نداشت.
موجز و عمیق بود.عالی.....
عالی خوندین.