نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

...


مغرورتر از آنم که به خودم دروغ بگویم!

مغرورتر از آنم که مادام که دستم به زندگی بند است از مرگ کمک نخواهم!

به جون عزیزم اگه بذارم حساب کنی!


میدونی رفیق؟ شهر ایده آل من شهریه که وقتی از بچه های پشت چراغ قرمزش  گل میخری، همین که می خوای پولشو بدی بهت میگه: " بذار جیبت آبجی"

دوازده عدد نحسی است!


دو تا شیش می آوری

دوازده بار از من دور میشوی
با آن تاسهای لعنتی ات...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر!

از سرش افتاده بودم

از دلش اما...

من اهل انتقام جویی نبودم!

تنهایی واژه ایست،

که قرار است انتقام مرا از آدمها بگیرد.

روز زن مبارک!

اینجا برای اینکه سرت را گرم کنند هرچه دم دستشان آمد می اندازند زیر پایت...
تا بروی آن دنیا و ببینی و بپرسی دیگر کار از کار گذشته است.
همین بهشت خودمان را می گویم!

آهان یادم آمد!

همیشه در مرگ ، اغراق کرده اید

گاهی اوقات حتی به حقوقش تعارض می کنید

آگاه باشید که حق فریب دادنتان در رسیدن به آرامش تا ابد برایش محفوظ است.
(بخشی از خاطرات منتشر نشده ی عزرائیل)

don't hold ur breath

ای آشنای دور با تو سخن می گویم

مرا به بادسرنوشت سپردی
که رهایم کرده باشی؟؟؟
یک جای کارت می لنگد،باور کن
که این روزها دغدغه ی من بجای عشق، آزادیست

همینجوری، بی خودی


رنج بی خودی ما را بس است.

خودت باش برادر...

خودت باش!

معذرت می خواهم ،باور کنید

با عرض سلام و تبریک سال نو به همه ی دوستان عزیز

بنده مراتب معذرت خواهی خود را از همه ی آهنگها و خواننده هایی که آنقدر گوششان می کنم که با شنیدن اسمشان حالم متهوع می شود ابراز میدارم!

به خصوص خانم ریحانا و آقای ابی

در مغازه ی بقالی اتفاق افتاد!

سلام آقا .

-۲مثقال آدمیت می خواستم!

-اینی که میگی و نمی فروشیم خانوم فقط می خریم!

.........................................................................

حالا ببینا !بقال سر کوچمونم آدم شده


هستی

همه ی هستی من آیه ی تاریکی است

که تو را در خود تکرار ، در خود تکرار میکند
به سحرگاه رستنهای ابدی میبرد

من تو را در این آیه آه کشیدم
تو را به درخت و به آب پیوند میزنم
دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهند شد میدانم
می آیم ، آستانه پر عشق میشود
می آیم دوباره به آفتاب سلام می گویم
باد ما را میبرد
فقط صداست که میماند

دانلود آهنگ با صدای هاله

گول بزنید مرا

یک فکرهایی توی سرم هست،   

مثلا اینکه گول بخورم .

گولِ بودن دست مهربانی، که خیلی شبیه دست مادرهاست؛ وقت تاتی کردن کودکانشان.

که یک لحظه نباشد ومن بایستم،

و من هی گول بخورم  و آدم نشوم!!!

استفراغ ادبی

  

بیچاره حرفهای زیادی توی دلش بود ،که انگشت به حلق میکرد...  

و من می خواستم که بی انصافی و فریبکاری مردم را توی صورتشان بالا بیاورد، حالا هی بگویید که نه مودبانه نیست.

۱۶۳


نه قدِ من است،

لحاف کودکی ام.

و نه این سرما ...