نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

نی نواز

" هر کس به این سرا درآید، نانش دهید و آبش دهید و از ایمانش مپرسید "

طناب.

 

آی آقا!

طنابت را به مادرمن قرض می دهی؟

تا دو سوی حیاتش(حیاط) را بهم گره بزند.

لباسهای برادرم خیس باران است.

نظرات 21 + ارسال نظر
میثم خورانی جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.khorani.blogfa.com

سلام گرامی

شعرک زیبایی نوشته ای با تصاویر و اندیشه زیبا.

درخصوص لینک هم مشکلی نیست.

بدرود

سلام،
ممنون
جهت اطلاع همه ی دوستان این طناب شاید همان طنابی است که با آن انسان می آویزند.

ناشناس جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:52 ب.ظ

زیبا بود

یک قلم شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ق.ظ http://1ghalam.com

خیلی شیرین بود .

[ بدون نام ] شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:11 ب.ظ http://loverbe.persianblog.ir/

موفق باشی

ناشناس یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:35 ق.ظ

وقتی که بچه بودم همیشه از خدا میخواستم تا یک دوچرخه بهم بده، کمی بزرگتر که شدم فهمیدم کار خدا اینگونه نیست!
یک دوچرخه دزدیدم و از آن پس از خدا خواستم که منو ببخشه.

عجب!

ناشناس یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:18 ب.ظ

رجب!
این همه به این مغز پوکم فشار آوردم این مطلب از صندوقچش برداشتم و ناز این انگشتان مبارک رو کشیدم تا تایپ کردند
اونوقت عجب!
نظری پیشنهادی تائیدی محکومی محاربه ای مفسد فی الارضی
این چیزا که دیگه کاری نداره گفتنش!

همین فقط عجب!

یه آشی واست بپزم.
اه چرا اینجا از این شکلکا نیست که اوج عصبانیت رو نشون بده

FUN

رجب!
نکنه اسمتونه؟

آقا گلچین دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:04 ق.ظ http://www.aghagolchin.blogfa.com

سلام ممنون که سرزدی وبلاگ قشنگ و پر معنایی داری با اجازه لینک نمودم باز سربزنید لذت بردیم

ناشناس دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:11 ب.ظ

نه اسم من نیس ولی کاش بود

میدونین اگه به من بگن که شما رو نقاشی کنم به جای صورتتون یک علامت تعجب میذارم یا حالا خیلی لطف کنم یک آدم که از شدت تعجب انگشت به دهان شده

پس بریم خدا رو شکر کنیم که نه من نقاشم و نه کسی از این درخواستا از من داره

amin دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.faryadui.blogfa.com

و چقدر این روزها طناب حیاط (حیات) ارزان و بی ارزش شدهُ مثل خیلی چیزهای دیگه مثل جان انسان مثل غرور ٌْْ عزت کرامت انسانی ِ پاکی و ............ به خدا دوره دوره ی ارزانیست نه گرانی

واسه ما که انداختنمون خوشه ۳ دیگه همه چیز گرونه.

یک زن دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:58 ب.ظ http://radepayeman.blogsky.com

عده ای در شعف بارانند....عده ای رنجور.

اینجا حال همه ی ما خوب است،اما تو باور مکن.

م.ج دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:43 ب.ظ http://lovsat.blogsky.com

سلام خوبی وبلاگتو خوندم قشنگ بود مواظب خودت باش

سلام ممنون نظر لطفتونه.حال من خوب است ادامه در پاسخ نظر بالایی.

ناشناس دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:40 ب.ظ

کار سهراب نبود
شناساییه راز گل سرخ

درود
میتونین برین تو سایت آمار اعتراض بزنین
البته بماند که ...

خب کپن من در نی نواز تموم شده
ناشناس آمدم تا نشناخته برم

به امید دشتی پر از نی

۱-کار سهراب درسته.
۲-تو سایت چامار چعتراض بزنم؟
۳-کپن جدیدو شنبه ی آینده اعلام می کنیم.
۴-کار شما نیست تشخیص کپن نی نواز.
۵-به هر حال هرجور که راحتید گاهی این آمدن و رفتن ها برای خالی شدنمون لازمه.
۶-به امید نی نوازان پر.

ناشناس سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:29 ق.ظ

با کپن یکی از دوستان اومدم

فقط میخواستم بگم وقتی پاسختون رو دیدم تعجب کردم که چرا آدما گول ظاهر جمله ها رو میخورند.

شاید اگه یه کم دقت میکردیم میفهمیدیم منظور بعضی از جملات با ظاهرشان متفاوت است
مثلا آیا تا به حال میدونستین این شعر مولانا واسه چیه برا کیه

بشنو از نی چون حکایت میکند

وقتی به تفاسیر مراجعه کنید و زندگینامه ی مولانا رو بخونین میفهمین که این شعر رو مولانا از زبان یک دختر یتیم تنها بدبخت و زشتی که در نزدیکی های مولانا زندگی میکرده سروده
در تمام این شعر منظور از نی، بند خونین نافه که نوزاد رو از مادر جدا میکنه
حالا یه باره دیگه این شعر را بخونین و هرجا که از نی سخن گفته شد بند ناف آن دختر ستم دیده را تجسم کنید

خب اینا رو گفتم تا بهتون ثابت کنم خیلی جاها بیشتر باید فکر کرد
من که واسه دلم اومدم اینجا و رفتم ولی خب از جمیع ناشناس ها معذرت میخوام که اینجوری شد.

پس هنوزم میگم :
کار سهراب نبود
شناساییه راز گل سرخ


نه من فکر می کنم شما این رو نوشتین تا بگین که من بلدم.خیلی خوب باشه.ممنون که اطلاعاتتون رو در اختیار ما قرار دادید.
راستی من هم تعجب می کنم که چرا بعضی از آدما همیشه درست فکر می کنند.بدرود.

مرد تنها سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ http://loverbe.persianblog.ir/

در این وادی بی رویا

عطر تو حادثه ایست

که مدام در من تکرار می شود

ناشناس سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ق.ظ

نیت من این نبود قسمم نمیخورم برای اثباتش
شما میدانید من رو چه به دانستن
من چون نمیدانستم نمیخواستم مطالب خودم رو جایی بنویسم و از دیگران گفتن رو ترجیح دادم به جز یکی دو مورد
حالا که اینجوری شد که نباید میشد که من فکرشو نمیکردم که اینجوری بشه ولی حالا که شده دیگه شده
به دل نگیرین ناشناس وجود خارجی نداره

من معذرت میخوام

از شما هم میخوام پاسخ ندین تا این معذرت آخریه من ختم نظر دهیه من تو این وبلاگ باشه و مطمئن باشین اگه جایی از من دلخور شدین بدونین که قصدم بد نبود فقط منظور رو درست نرسوندم
به همین سادگی

حسینی سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:03 ق.ظ http://zanjereh.persianblog.ir

سبام چندین پست را خواندم .نوشته هایت لطیف بود و به دل نشست. تصاویر زیبایی در آنها وجود داشت که ملموس و احساس برانگیز بود. ایزد نگهدازت.

سلام ،ممنون.

مژده سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

خیلی قشنگ بود عزیزم

ناشناس حیف بوداااا......

من وبلاگم کوپنی نیست.اما مثل اینکه کوپن ایشون تموم شده!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:11 ب.ظ

سلام
باید اعتراف کنم که یکم بدبینم
میخاستم بگم:
از رو ایمیلتون میشه حدس زد که هیجده نوزده سال بیشتر نداری
که با توجه به سن و سالت قلم خیلی خوبی داری
قدر خودتو بدون
ما آدما تواناییهای نامحدود و متاسفانه زمان(عمر) محدودی داریم

سلام خیلی ممنون.

سجاد سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:12 ب.ظ http://tiani62.blogfa.com/

یاد رفت اسممو بگم

حسینی سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:39 ب.ظ http://zanjereh.persianblog.ir

سلام نمیونم پیامی که برات گذاشتمکجا غیبش زد . فکر کنم همونی شد که خودت گفتی یعنی نشان ندادن کامنت ها. شاید هم رفته تو قسمت نظرات یه پست دیگه. به هر حال کار قشنگی بود. ایزد نگهدارت.

سلام، من فقط یک نظر ازطرف شما دیدم.و اون هم قبل نظر خانوم مژده است.باز هم از لطفتون ممنون من هم برای شما آرزوی سلامتی و شادکامی دارم.

Smile To me پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ق.ظ http://xyz.blogsky.com/

سلام دوست عزیز

چندبار پستی را که گذاشتی خوندم.

می تونم از روی صداقت یه چیزی بگم؟!!!

هر چی زور زدم نظر خاصی به ذهنم نرسید که بنویسم فقط می گم قشنگ بود!!!

امیدوارم ناراحت نشی

سلام
خواهش می کنم.
خوشحالم کردین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد